نتایج جستجو برای عبارت :

خزر نامی که هنوز کاربرد داره!

در یک ساعت گذشته سری وقایعی رخ داد که به ذهنم خطور کرد که هی من! از شواهد و قرائن ایطور برمیاد که گویا دنیا هنوز خوشگلیاشو داره
چشمامو میبندم و به خوشگلیای فرضی و واقعی فکر میکنم
 
حیفه نگم که قراره فردا بترکونم
 
امشبم رفت
خدا همه ی مارو آدم کنه
منو بذار تو اولویت ولی
مرسی حضرت پروردگار
شبتم بخیر
در ارسال برودکست دو هدف وجود داره از طریق برودکست مقصد را پیدا کنیم، یا هدف ارسال همگانی باشه در شکل زیر مثالی از نوع اول را مشاهده می‌کنید که عموما در شبکه‌های بی‌سیم و خصوصا در الگوریتم مسیریابی AODV کاربرد داره.
 اگر سوالی دارید خوشحال می‌شم کمک کنم.
 
یکی از دانشجوهام برام ویندوز 10 اورجینال اورد
منم ویندوزم رو عوض کردم
نمیدونم چه مرگشه که ساعت رو نیم ساعت جلوتر نشون میده
یعنی الان ساعت 3 هست ولی میزنه 3:30
 
میخواستم درستش کنم
ولی واقعیتش حس خوبی داره
به ساعت نگاه میکنم و میگم اوه اوه ساعت 6 شد مثلا
بعد یادم میافته تازه 5:30 شده :-D
 
یک ماهی هست اوضاع همینه
هنوز که عادت نکردم و هنوز برام حس زرنگ بودن، برنده بودن و از این دست حس های خوب داره
 
گفتم از خوشحالی های کوچیکم با خبر باشید
 
خانه خراب شد و دنیا هنوز هست
بازان زد و صحرا هنوز هست
آن ابر که باریده بود در صحرا
خشکید و تَه کشید و دریا هنوز هست
آزرده ایم ما نکند دنیا هدر رود
دیروز رفته اگر فردا هنوز هست
سر ، عاشق است ، تن ، هویٰ ، جان ، فرشته است
سر ها ز تن جدا شد و جان ها هنوز هست
هرچند مهر باطل افکار من زده
اما بدان که پختن سودا هنوز هست
او گرچه رفت و دل ، دل نمیشود
رویای هرشب و شب ها هنوز هست
حس الانم  شبیه آخرین دکتر فعال روی زمینه . دکترای دیگه ام هستن که اتفاقا خیلی هم ماهر ترن ، اما کرونا واسشون اهمیتی نداره و تو قرنطینه ی خونگی به سر می‌برن . دکتر خودش مریضه اما داره از آخرین مریضای کرونایی مواظبت می‌کنه . دلخوشیش اون لحظه ایه که مریض هاش سالم و سلامت ازش تشکر مس‌کنن و می‌رن . تا اینکه آخرین مریض مرخص میشه ، خودش می‌مونه و خودش . یه چند دقیقه بعد آخرین زانو می‌زنه و حالش بد می‌شه . و در حالی که داره داره نفس نفش می‌زنه و هنوز
رایانش ابری برای مشاغل و کسب و کارها بسیار رایج و پر کاربرد شده است. از سال 2017 ، بیش از سه چهارم شرکت ها قبلا از آن استفاده می کردند و روزانه تعداد بیشتری از آنها خودشان را با آن وفق می دهند. اگر هنوز به کاربرد رایانش ابری فکر نکرده اید ، احتمالاً به این دلیل است که شما مطمئن نیستید که می توانید از آن استفاده کنید. برای اینکه ایده ای به شما ارائه دهیم و فکرتون رو در این زمینه باز تر کنیم ، در این پست شش راه برای استفاده صحیح از آنرا به شما توضیح خو
سگ‌ها عاشق تشویقی هستن و همیشه دادن انواع تشویقی به سگ باعث خوشحال شدنش می‌شه. البته تشویقی کاربردهای زیادی داره و در زمینه آموزش و تربیت کردن، تمیز کردن دندان‌ها و سلامت دهان و لثه‌ها، تامین ویتامین‌های لازم و … هم نقش مهمی داره.
بنابراین به عنوان صاحب سگ، خرید خوراکی تشویقی برای سگ بازیگوشتون یکی از مهم‌ترین کارهاییه که می‌تونید براش انجام بدید تا پیوند عاطفی بین شما و سگتون هم محکم‌تر و بهتر بشه.
اما تشویقی سگ اصلا چیه و چه انواعی ا
بالاخره تونستیم با همکاری هم این آتش اختلافی که شعله ور شده بود رو خاموش کنیم اما بنظر من از بین نرفته و فقط زیر خاکستره
مطمئنم اون فکر میکنه که خیلی تلاش کرده و خیلی کوتاه اومده...
گرچه واقعا هم خیلی اذیت شده و حق داره،
فکر میکنم حس بدم همش بخاطر اعتماد به نفس نداشتمه. همش فکر میکنم یعنی الان از من دلخوره؟ الان ناراحته؟ الان عصبانیه؟ هنوز منو دوست داره؟ چقدر دوست داره؟ و هزارتا سوال مسخره ی دیگه
هنوز بشدت سرد برخورد میکنیم و این اذیتم میکنه. ح
آدما یه توان هایی، دارن که هنوز بروز ندادن، این توان ها لازمه شناخته بشه، این نیروهایی که هنوز بالفعل نشدن، می تونن ویرانگر باشن، و یا بُعدی از زیبایی درون فرد رو نمایان کنه .. 
 
 
یکی از این پتانسیل ها طغیان آدمه .. آدمی پتانسیل عجیبی برای طغیان و نافرمانی داره .. گاهی این طغیان در برابر هواهای نفسه .. و گاهی در برابر مسئولیت ها و حقوقیه که به عهده انسانه ..
 
الهی .. از خودم .. طغیان خودم .. در برابر هر چه که حقی به گردنم داره !!!! به تو پناه می برم ..
چقدر سوال... چقدر سوال بی جواب!
می نویسم تا یادم نره که باید بهشون جواب بدم، دست کم یه روزی شاید بشه جوابشونو پیدا کرد.
اینکه واقعا من وجود داره؟ یا بازخورد همه ی اتفاق هایی هست که داره برام می افته؟ آیا پشتِ این منی که تحت تاثیر اتفاق ها داره حرکت می کنه، خودی اصیل هست که اتفاق ها رو معنی می کنه؟ که می فهمه؟ یا چی؟
مثلا اون بچه ی ۱۰ ساله، چی داره می فهمه که با این همه انگیزه شده فعال محیط زیست؟ البته که اون هنوز به اندازه ی این منی که چند ماه تا سی
این روز ها لجباز شدم
با خودم ، با دنیا 
آخه چرا هنوز هم درد داره 
چرا این دنیا دردی رو توی دلم گذاشت 
که بعد از این سال ها هنوز میسوزم
پای درد های دلم 
راستش دلم به حال خودم هم میسوزه 
میخوام دنیام رو بسازم تا روزی که اومد 
دیگه منتظر من نمونه ، نگم دستام خالیه
نگم پای دست های خالیم بمون 
از فراقت , من فراغت را نمی جویم هنوز یک نفر بی آنکه باشد , هست و با اویم هنوز شعر گفتن را غمت چون خوب یادم داده ست نکته ای گفتی به تفسیرش غزل گویم هنوز گفتم از جان بگذرم تا گردم از جانان رها پای بر چشمم نهاد از خاک می رویم هنوز برکه با تصویر ماهش عشق بازی می کند دوری و سرمستی از یاد تو می بویم هنوز من نه یک دم زندگی کردم نه مردم بعد تو شانه ات گم شد , پریشان ست گیسویم هنوز فصل کوچ ست و پرنده خانه اش را ترک کرد من که ره با اختیار خود نمی
بعد از بیش از ٤ سال که عنوان "قوی باش رفیق!" رو روی سردرِ خونه مجازیم یدک می کشیدم، از این به بعد صداش می کنم: " خودت باش رفیق! "
تصمیمم دلیل داره. راستش خسته شدم از قوی بودن همیشگی. هوپِ درونم بعضی وقتا کم میاره و دوست داره ضعف خودش رو نشون بده. ناز کنه. خستگی در کنه و آخیش بگه از ته دلش. گناه داره ازش بخوام همیشه به خودش سخت بگیره و تحت هر شرایطی قوی باشه. البته آدرسم هنوز نشونی از گذشته داره تا کسی گم نکنه من رو. 
مرسی از مالاکیتی جان برای پیشنهاد خی
دم نونوایی، چند قدم دورتر از اون و دیگران ایستادم.
اون رو میبینم که داره ... رو مرتب میکنه.
نگاهش میکنم. چند لحظه ای به اون خیره میشم.
یاد چیزهایی در گذشته میفتم. گوشه ی چشمم خیس میشه.
با خودم میگم: هنوز در پر کردن و پوشوندن این باگ موفقیت کامل بدست نیاوردم.
هرچند دیگه عادت کردم به ... ولی بازم باید رو خودم کار کنم.
دختره هرروز داره یه آرزوش و زنده به گور میکنه، هرروز خوشیا مثل ماهی از زیر دستش سر میخورن و غما جا رو براش پر میکنن و هرروز با بعد جدیدی از غصه آشنا میشه ولی هنوز به مضخرف ترین شکل ممکن امیدواره و نمیخواد شرایط و بپذیره. یکی نیست بهش بگه لعنتی هنوز چن روز ازش نگذشته که به وضوح تهش و دیدی و گفتی اگه این جهنم نست پس چیه...
دختره خله...
این همه راه جلوی پاش بود و با انتخابا و تصمیمیای غلط گند زذ به همشون...
این همه خوشی داشت و کاسهی صبرش بد جایی لبریز شد
من به آویشن، به باران تو مشکوکم هنوزمن به پایان ِ زمستان تو مشکوکم هنوزغنچه و عطر و بهار و سبزه‌ باز آورده‌ایگرچه با گل‌های گلدان تو مشکوکم هنوزای صدای ناگهان ِ یک تبسم در سحرمن به لبخند غزلخوان تو مشکوکم هنوزباز می‌پرسی که امید فراوانت چه شد؟باز می‌گویم به ایمان ِ تو مشکوکم هنوزهر که آمد، بار فردای خودش را بست و رفتبا یقین‌های پریشان تو مشکوکم هنوزاین‌که می‌آید نه باران، گریه‌های نم‌نم استمن به ابر و باز باران تو مشکوکم هنوز
آسمون هم دلش گرفته و حسابی پُره! اینقدر شدید داره بارون می باره و با باد دست به یکی کرده و محکم می پاشه به پنجره که نگو و نپرس.بیاید دعا کنید سیل نیاد چون دیواره ی ساحلی رودخونه ی وسط شهر هنوز ترمیم نشده و آب یه ذره هم بالا بیاد قشنگ میاد توی خونه ها... ما توی خونه ی سابقمون هنوز هم کلی وسیله داریم. :(
لعنت به این شهرداریِ کُندکار. :| 
من چه گویم از دل زارم که بیمارم هنوزشب شده مهتاب در خواب است وبیدارم هنوزغرق نور وشادمانی آسمان تار شبلیک تاریک است و طوفانی دل زارم هنوزماه خندان کهکشان ها نور بارانغم نهان در دل که از عشقش گرفتارم هنوزمثل مجنون غرق افسون آسمان شاداب و گلگوناشک بارم روز و شب می باشد این کارم هنوز
امروز صبح فهمیدم همکلاسی قدیمیم بارداره، من هنوزم تو بهتم
هی به خودم میگم واقعا؟ کی انقدر بزرگ شدیم ما؟ وااای داره مامان میشه!!! چه ترسناک!
هی با ناباوری عکس سونوگرافیش رو نگاه میکنم و میگم مامان بنظرت راسته؟
مامانمم میخنده میگه آخه چرا باید دروغ باشه؟!
گرچه یه همکلاسیم بچه ی چند ساله داره اما من هنوز تو شوکم:|
چند روز پیش هم عکس بچه ی ۴ماهه ی دوستم رو دیدم، به اون یکی دوستم میگم: چه دل و جراتی داره، مامان شده:||
چقدر این اتفاق برام ترسناک و عجیب
واقعیت اینه که اگرچه حالم خوب شده، آرومم و تشویش به پایان رسیده اما من یه آدم شکست خورده‌ام.. آره به خودم باختم.. نتونستم این من رو جمع کنم.. نتونستم زندگی رو از سر بگیرم.. نتونستم از او عبور کنم و همه‌ی اینها یعنی من ضعیف بودم و باختم.
یه بازنده چی داره.. هیچی جز دلخوشکنکی.. من بازنده‌ام اما اون رفتنی بالاخره و زندگی به منِ قوی نیاز داره پس من باید برای اون روز آماده بشم.. باید آماده‌ی روز جنگ بشم و این بار قدرتمند باشم... 
نمی دونم فعلا نگاهم به خ
هنوز مبهمم شاید بیشتر از قبلمثل اینکه توی استخر با میل خودم هی برم توی عمق بشتر و بیشتر و بیشتر تا اونجایی که نفسم کم بیاد، همون لحظه یه حس رهایی هست که فقط به این فکر میکنی که به هوا برسی فقط برای رسیدن به یک چیز تلاش میکنی به هرجایی دست میکشی پاهات رو توی اب تکون میدی ک فقط بری بالا
یه وقتایی دلم میخواد ربات باشم....واقعا میگم
حداقلش اینه که میدونه داره چیکار میکنه و چی میخواد
یه وقتایی نمیدونم این خودمم یا دارم ادای خودم رو در میارم.
مثل یه مع
 
علی یاسینی اسم تو چی داره
دانلود آهنگ جدید علی یاسینی به نام اسم تو چی داره
Ali Yasini - Esme To Chi Dare
+ متن ترانه اسم تو چی داره از علی یاسینی
داره میسوزه دلم / واسه خودم آخ من بیچاره
هنوز اسمت میاد میلرزه دلم / اسم تو چی داره
 

ادامه مطلب
* یه روزی اومدم اینجا و گفتم من فکر میکنم هنوز شروع نشده :) الان اومدم بگم دیگه حس نمیکنم شروع نشده و شروع شده :))   (خیلی جمله واضحی بود، یه صلوات عنایت بفرمایید:) )
* یه مدته ننوشتم، نوشتنم نمیاد ولی خب چند روز  پراسترس پشت سرگذاشتم، و امروز یه کم اوضاع بهتر شد. 
* دیگه همون حس شنبه صبح رو به دوشنبه ها دارم ، تا همین چند وقت پیش هنوز واسه من دوشنبه وسط هفته بود ولی الان کم کم داره میشه اول هفته :)
* دیگه چشمام رو که می بندم نمی تونم براحتی تجسم کنم فرم
رفتم اما دل من مانده بر دوست هنوز...می برم جسمی و دل در گرو اوست هنوز
بگذارید به آغوش غم خویش روم ... بهتر از غم به جهان نیست مرا دوست هنوز
گرجه با دوری او زندگیم نیست ولی ... یاد او میدمدم جان به رگ و پوست هنوز
رشته مهرو وفا شکر که از دست نرفت ...بر سر شانه من تاری از آن موست هنوز
بعد یک عمر که با او به  وفا سر کردم ...با که این درد بگویم؟!که جفا جوست هنوز
تا دل ناله جانسوز بر آرم همه عمر ...همچو چنگم سر غم بر سر زانوست هنوز
باهمه زخم که سیمین بدل از او دارد
وقتی از یه رابطه میایم بیرون.
در واقع در ذهن طرف میمیریم.
بهش میگن خرده مرگ تو روانشناسی اگزیستانسیال.
و برای همین اینقدر اذیت میشیم داریم با یه مرگ کوچیک مواجه میشیم و ترس از مرگ اذیت مون میکنه.
اگر دقت کنید به کسی که دوستمون داره هر چند وقت یکبار میریم سر میزنیم تا مطمئن بشیم که دوستمون داره هنوز.
میترسیم از مردن تو ذهنش.
باید بپذیریم.
ما میمیریم.
 
در مقوله استرس و مدیتیشن برای کنترل استرس باید یادآوری کنم که مدیتیشن و بقیه روش ها فقط برای استرسی کاربرد داره که اومده و رفته وگرنه شما یه غولی به نام استرس جلوت نشسته باشه و شما چشاتو ببندی و نفس عمیق بکشی وقتی باز کنی چشماتو دوباره همون غول رو میبینی که جلوته و دوباره بهم میریزی. در نتیجه این متد جواب نمیده اصلا و شما باید اون غول رو از سره راهتون بردارین و الا میشینه جلوت و نگات میکنه تا از پا دربیای...
 
 
+ هنوزم زل زده بهم و داره نگام میک
نه روز روزگارش مثل روزه
نه شبهاش رنگ و بوی ماه داره
حواس روزگارش پرت انگار
همیشه توی سینه اش آه داره
 
به روی دلخوشی ها چشم بسته
برا غصه دلی آگاه داره
به هر دشت و دمن خونده فراغی
به لب هاش غزلی جانکاه داره 
 
گمونم دل زلیخایی کشیده 
که دائم سر میون چاه داره
نگارش دیگه بی نام و نشونه
که یکسر حوس بیراه داره
 
به دنبالش جلو چشم رقیبون
سر جنگ با قشون شاه داره
دوچشمونش به راه قاصدک هاست
هوای دلبر دلخواه داره
 
 
پارتیشن اداری مدرن و کاربرد های آن
پارتیشن اداری مدرن و کاربرد های آن چیست ؟ انواع پارتیشن اداری مدرن و کاربرد های آن ها ، تفاوت پارتیشن اداری مدرن با سایر پارتیشن های اداری در چیست ؟ و معرفی بهترین طراح و تولید کننده پارتیشن اداری مدرن و … . این سوالات و نکات مهم درمورد پارتیشن اداری مدرن و کاربرد های آن باعث شده که در این مقاله سعی کنیم به پاسخ ان ها بپردازیم . در ادامه همراه تحریریه مبلمان اداری یکتا باشید تا از این نکات به طور مفصل و کامل
پارتیشن اداری مدرن و کاربرد های آن
پارتیشن اداری مدرن و کاربرد های آن چیست ؟ انواع پارتیشن اداری مدرن و کاربرد های آن ها ، تفاوت پارتیشن اداری مدرن با سایر پارتیشن های اداری در چیست ؟ و معرفی بهترین طراح و تولید کننده پارتیشن اداری مدرن و … . این سوالات و نکات مهم درمورد پارتیشن اداری مدرن و کاربرد های آن باعث شده که در این مقاله سعی کنیم به پاسخ ان ها بپردازیم . در ادامه همراه تحریریه مبلمان اداری یکتا باشید تا از این نکات به طور مفصل و کامل
متن آهنگ مگه واسه تو فرقی داره مهدی جهانیدلخوشی من توبودی که رفتی خواب میبینم هی به خونه برگشتیبد جا ولم کردی تو این همه سختی کی از حال من خبر دارهدنیا شده تیره انگار دیگه دیره تصمیم تو گرفتی که خبری نی دیگهخیلی وقته دلم از زندگی سیره کی از حال من خبر دارهکی از حال من خبر داره کی از حال من خبر داره مگه واسه تو فرقیم داره
ادامه مطلب
پارتیشن اداری مدرن و کاربرد های آن
پارتیشن اداری مدرن و کاربرد های آن چیست ؟ انواع پارتیشن اداری مدرن و کاربرد های آن ها ، تفاوت پارتیشن اداری مدرن با سایر پارتیشن های اداری در چیست ؟ و معرفی بهترین طراح و تولید کننده پارتیشن اداری مدرن و … . این سوالات و نکات مهم درمورد پارتیشن اداری مدرن و کاربرد های آن باعث شده که در این مقاله سعی کنیم به پاسخ ان ها بپردازیم . در ادامه همراه تحریریه مبلمان اداری یکتا باشید تا از این نکات به طور مفصل و کامل
حالش خوب نیس..و اون بهش میگه قوی باش..فک کن مثلن ب کسی ک بچه شو تازه از دست داده بگی قوی باش..واقعا نمیفهمم تو مغز بعضیا چی میگذره...این موضوع حتی منی ک زیاد ربط ب ماجرا ندارمم ، داره از تو میکشه ..بعد ب اون میگه قوی باش..
حالم خوش نیس..فشار امتحان داره لهم میکنه..عملا تمام وقتمو دارم میخونم ولی هنوز از برنامم دو روز عقبم...با همه اتفاقات این چند وقت واقعا نیاز دارم ب مغزم حداقل دو روز استراحت بدم..ولی وقتشو ندارم..نمیفهمم چقد دیگه میکشم..
واسه رفیقم دع
کتاب روی ماه خدارا ببوس از مصطفی مستور 
تا الان به نصف کتاب رسیدم و با توجه به عنوان کتاب ،تفکرم اینگونه بود یه کتاب مثبت باشه ولی تا الان تو وضعیت مشکی داره حرکت میکنه و حس خوبی بهم نمیده ولی هنوز رسیدم به نصفش ببینم تا آخر چی میشه ،کتابیه که تو چند نقطه برات علامت سوال باز میکنه و هنوز جواب نداده.
اگه دوست داشتین کتاب معرفی کنید 
۱_هر چند هنوز حالت تهوع دارم ولی شدتش کم شده سرگیجه هم ندارم. شام هم یه مقداری لوبیا پلو خوردم. 
۲_امروز شهی زنگ زد و کلی با هم حرف زدیم. شهی ۵۲ یا۵۳ سال داره و خیلی از من بزرگتره. چند ماه پیش توی سفر مشهد با شهی آشنا شدم.بهترین سفر در تمام عمرم بود :)
۳_چشمم به داروهاست می خوام یه ... بردارم و بخورم ولی چند روزه عهد بستم این دارو رو برای همیشه کنار بزارم 
۴_اینجا هم داره برف میاد:)
دیگه حرم رفتن های شبانه نیست. دیگه صحبت های رفیقانه نیست ... من موندم و خونه و مجتمع و هیئت مدیره و کار و زندگی ... اما هنوز چند روزی از ماه رمضون مونده . هنوز هوایی که داریم توش تنفس می کنیم عطر فرشته می ده و جایی برای شیاطین نداره ... پس هنوز امیدی هست . امیدی برای شروعی دوباره . مثل همون یکی دو سالی که ماه رمضون برام "بهار رویش" بود ... هنوز میشه برنامه ای ریخت . برنامه های ساده ای که می تونه زندگی رو سرپا نگه داره . همین نوشتن ها ، همین تسبیح به دست گرف
کاربرد پنبه در فرش دستباف 
برای بافت فرش دستباف به تار, پود و پرز احتیاج داریم که پرز از جن پشم است اما جنس تار و پود در گذشته های بسیار دور از پشم بوده و امروزه هم در بعضی مناطق با توجه به تکنیک بافت و کاربرد آن هنوز از چله و پود پشمی استفاده میکنند اما رفته رفته در بیشتر مناطق از الیاف پنبه برای تار یا همان چله و پود استفاده کردند. 
پنبه در گذشته گیاهی خودرو بوده که گفته میشود اولین بار در هند کشف شده و هندیان روش استفاده از آن در نساجی را به
28 سالگی من، سال سختی شد.
به قدری سخت بود و خسته م کرد که اگر بعدش به اندازه ی اصحاب کهف میخوابیدم؛ حق داشتم.
اما خوشحالم هنوز زنده ام و در من احساس زندگی جریان داره چون زندگی بعد از خستگی ها و تلخی ها باز ادامه داره.
از خودم ممنونم برای همه ی صبح هایی که خودم رو به دندون کشیدم و از رختخواب جدا شدم. زیبایی زندگی شاید از وقتی شروع میشه که متوجه بشی " هیچ بر هیچ است " بعد با آگاهی از این هیچ و پذیرفتن زمختی و بی رحمی ش باز ادامه بدی.
این روزهام رو بیش از
یه کلیپه هست داره با حاج قاسم صحبت می کنه، میگه حاج آقا تموم شد؟
میگه نه هنوز اولشه، یه مرحله سختش تموم شد، تازه اولشه...
+ هنوز اولشه، خون حاج قاسم می جوشه و زنده می کنه همون طوری که خون اباعبدلله می جوشد و زنده می کند.
++ لا یوم ک یومک یا ابا عبدالله...
نمیدونم من طاقتم به درد کم شده یا این لامصب بد کوفتیه، تمام مفاصل و استخوانهام درد داره یه تخته پشت ریه ها درد میکنه مخصوصا قسمت پشت انتهای ریه که بیشترین خطر تجمع مایعات رو داره و باصطلاح بهش میگن حجم مرده ریه
دیگه دارم مسکن میخورم هر چی پیدا میکنم امتحان میکنم انگار ژلوفن روش کمی تاثیر داشت یه کم ذوق ذوقش افتاد تونستم چند خط بنویسم، ایشالا همه مریضا زودتر خوب بشن
چهارمین روزه اصلی بیماریمو گذروندم
هنوز نمیدونم نوع جدید آنفلونزا گرفتم یا
کاربرد خودرو: کاربرد خودرو‌ها در زندگی امروزه بشر بسیار متنوع و بسیار گسترده است بطوری که اگر خودرو ها را از زندگی روزمره حذف کنیم شاید تمدن بشری دیگر به شکل کنونی وجود نداشته باشد. عمده فعالیت خودرو‌ها در زمینه های زیر است.
یه  پرنده دوست دارهآسمون  آبی باشهروزای خوب خداصاف و آفتابی باشه
 یه  پرنده دوست دارهخوب و مهربون  باشهشب پیش ستاره هاروز تو آسمون  باشه
یه  پرنده دوست دارهتو دلا غم نباشهلبا پرخنده باشهدرد و ماتم نباشه
 یه  پرنده دوست دارهرو  زمین جنگ نباشههمه دل ها شاد باشنهیچ دلی تنگ نباشه
یه  پرنده دوست دارهقفسش باز بمونهاز قفس فرار کنهراحت آواز بخونه
از وقتی رفتم کلاس اول مادرم به شدت روی دیکته وسواس داشت و اگرچه نمره ای به جز ۲۰ هیچوقت براش قابل قبول نبوده و نیست اما در مورد دیکته و غلط های املایی همیشه می‌گفت اگر میخوای آدمی بشی که غلط غلوط بنویسی ترجیح میدم دیگه نری مدرسه اصلا! و این جوری شد که من هم به شدت حساسم نسبت به غلط های دیکته ای و نگارشی و تلفظ مثل امروز که توی مترو آقایی که سفره یکبار مصرف می‌فروخت و داد می‌زد که پُرفَراژ هم داره و شرایط طوری نبود بهش تذکر بدم و فقط حرص خوردم ی
مثل نیلوفر اسیر خواب مردابم هنوز
یا که آن مرداب پیری در تب خوابم هنوز
شاید آوای شباهنگی میان جنگلم
یا شبیه آسمان در دست مهتابم هنوز
یا که شاید تکه ابری سرد و بارانی شدم
یا که در دریای چشمی مثل گردابم هنوز
ماهی ام ، فکر فرار از تنگ های شیشه ای
در تمنای خیال رود پر آبم هنوز
رودم اما، یک مسافر، میروم تا مرز عشق
مثل نیزاری ولی در فکر تالابم هنوز
موجهای خسته ی دریا کنار ساحلم
بی قرار خواهش دریای بیتابم هنوز
هر کسی باشم و یا در هر کجای این جهان
من به د
اول از همه  کتاب ماه آبی(blue moon) قرار داره که هنوز وارد ایران نشده متاسفانه و هر چقدر گشتم نتونستم بفهمم داستانش چیه. 
دوم کتاب نگهبان هست(the guardians) هنوز ترجمه نشده
سوم کتاب دریای بی ستاره هست( the starless sea) اینم هنوز ترجمه نشده. 
چهارم کتاب آنجا که خرچنگ ها آواز می خوانند هست(when the crawdads sing) که یک داستان جنایی در طبیعت هست و ۶۸ هفته در این لیست بوده. چند نشر هم چاپش کردند. بهترین ترجمه حال حاضرش که هر چند آن چنان خوب نیست از انتشارات روزگار هست
 
خستم....خسته از حرف زدن....خسته از غصه خوردن....خسته از بغض کردن وگریه کردن...
خسته از بحث کردن و تلاش کردن...خسته از اعتماد کردن و دل بستن...خسته از زندگی کردن و نفس کشیدن
و خسته از هر چیزی که به این دنیا ربط داره , به دنیایی که دیگه دنیا نیست جهنمه
خیلی وقته بریدم ولی هنوز قوی ام , اونقد قوی که دیگه گریه نمیکنم و هیچی نگاه  سردمو گرم نمیکنه
میگن آدم مرده حس نداره , میگن یه رباط بی رحمه و احساس حالیش نیست ,
من یه روح یخی و مردم تو یه جسم متحرک که داره نفس م
میگن یک تکنیک درمانی هست تو روانشناسی که طرف رو در شرایطی که نسبت بهش فوبیا داره و درگیره قرار میدن. تکنیک غرقه سازی! نمی دونم کجا و در چه مواردی کاربرد داره ولی من که صبح به عنوان بخشی از کار عملی، توده سرطانی روده موش رو با تیغ جراحی تیز خرد کردم و مراحل کار را به همراهی هم‌گروهی به طور قابل قبول انجام دادم، تا الان که یادش میافتم خودمو چنگ می‌زنم. :))
 
نوشتنش سخت بود اما نوشتم که شاید خوب باشه. شما از چه کارهایی فوبیا دارین که بعد تو مو
بنظرشما آسمان هم عاشق میشه ؟ 
 
 
من شنیدم اشک آدم های عاشق گرمه ... 
دوشب پیش بارون اومد ... 
حس کردم قطره های بارون داغن ...  
به خدا قسم که جدی می گم .
شاید هم بخاطر گرمای هوا بود ... 
اما من دلم میخواست آسمون عاشق باشه ... 
حقش نیست با این همه ستاره ای که تو دلش خونه دارن ، اشک هاش رنگ عشق نداشته باشن *
من
هنوز نمیدونم عاشقی خوبه یا بد ؟  
هنوز نمیدونم  چه حسی داره ؟  
من نمیدونم هیچی نمیدونم ... 
فقط حس میکنم عاشقی یه تکامله ... یه صعود ...
"حق آسمان نیست
راستش من هنوز از آن آدمها نشده‌ام که از تنهایی و خلوتشان لذت ببرند و استفاده‌ای مفید کنند. من هنوز برای رابطه‌ای دست و پا میزنم، هنوز دلم را به مخاطب‌های واهی توییتر و اینستا خوش کرده‌ام، هنوز از خودم فرار می‌کنم. اما من این آدم نخواهم ماند. من تغییر می‌کنم و یک روز واقعا تنهایی‌ام را بغل می‌کنم و با یک خروار کتاب و سوال و ایده خلوت می‌کنم.
حال و هواتو دوست دارمحال و هوای شب توی کویر رو داره وقتی گرم صحبتم
حال و هواتو دوست دارم
حال و هوای بعد از ظهرای پاییزی بعد از مدرسه رو داره
حال و هواتو دوست دارم
مثل ساعتای چهار بهاره که توی چمن زار نشسته باشم پیش رفیقام
حال و هواتو ذوست دارم
مثل نگاه کردن به دختر با تموم دوست داشتنشه
حال و هواتو دوست دارم 
اگه قراره بعدش شباش شب پاییز بشه و روزاش بی فروغ مثل زمستونحال و هواتو دوست دارم
اگه قراره بعدش هزار بار تیکه تیکه شم و دوباره بی میل به زن
وبلاگ داره پر و بال می گیره. دیروز جمعه هشت تا بازدید کننده داشتم!
خیلی زود داره رشد میکنه و این مطلب گویای این نکته هست که این روزا بازار بیت کوین و ارز دیجیتال توی مملکت خیلی داغه!
خود شما برای چی اینجا هستین؟ حتما در این مورد سرچی کرده این دیگر! وگرنه عاشق چشم و  ابروی من نیستید که! (چون هنوز عکس ندارم ها ;))
دستم بنده فعلا دارم میخونم برای ویزای اسپانیا چه کار باید کرد. این تموم شه، کارتابلمم خالی کنم، میام براتون از بیت کوین می نویسم.
خوشحال
دارم میترسم ... 
داره میترسونتم ... این زندگی ... ادماش ... رابطه هاش .. عشق و نفرتاش ... 
این بی اعتمادیاش داره میترسونتم ... 
سرد شدنایه یهوییش داره میترسونتم
دل بستنا و دل کندناش ... نادیده گرفتنا و نادیده گرفته شدناش داره میترسونتم 
دارم میترسم ...
میترسمو ...
هییییییییس یادت نره تو حق اعتراض نداری
همون معلم این پستم یه سری دیگه یه داستان خیلی جالب راجع به خیالات برامون تعریف کرد که هنوز با وجود این همه سال تو ذهنم مونده.داستان یه شیرفروشی رو تعریف میکرد که یه روز برای استراحت کوزه شیرش رو میذاره کنارش و به تنه درختی تکیه میده و میره تو عالم خیالتو عالم خیال میبینه پولدار شده و ازدواج کرده و دو تا هم بچه داره و زندگی خوب و خوشی داره تو همین خیالاتش غرق بوده که پاش میخوره به کوزه شیر و اون چیزی رو هم که داره از دست میدهاین داستان رو برامون
آقا ما نفهمیدیم بالاخره جوون با غریزه جنسیش چه غلطی کنه؟!
ازدواج رو قبول دارم کاملا اوکی. ولی اون راه بلند مدته. «الان» جوون با غریزه جنسی مرگباری که توش داره شعله میکشه چکار کنه؟ ازدواج دائم که سیمکارت دائم نیس هرموقع لازم داشتی بری سر کوچه تهیه کنی.
کی راهکار درست و عملی داره واسش؟
اسلام هم با اون عظمتش با راههای خوبی که داره تو فرهنگ افتضاح ما قابل عملی شدن نیس. راه‌هایی مثل عقد موقت.
الان عقد موقت مثل روابط نامشروع قبح داره تو ذهن خیلی از
نه ساله من توی این شرکتم و قطعا مدیر مالی یکی از شرکتها سابقه کارش از من بیشتره، امروز زنگ زدن که قیمت گذاری ای که اول ماه براتون فرستاده بودم رو انجام ندادید، منم گفتم امکان نداره انجام نداده باشم، گفت قیمت نیومده بشینه، گفتم باشه تا نیم ساعت دیگه چک میکنم براتون، داد و هوار و فریاد که نههههه مدیرعامل داره میره خارج از کشور و این و لازم داریم و کوفت و درد و زهرمار
وسط کار دیگه ای بودم و ولش کردم گفتم کار این احمق و انجام بدم، رفتم انجام بدم می
تو دستشویی پارک بودم که دیدم یکی داره در میزنه. بعد از 10 ثانیه گفت: سلام چطوری؟ منم خجالت زده گفتم: خوبم مرسی! گفت: چیکار می کنی؟ گفتم: آدم اینجا چیکار میکنه؟ دوباره گفت: می تونم الان بیام اونجا؟ عصبانی شدم گفتم: نه هنوز خودم کار دارم. یهو دیدم داره میگه: من بعدا بهت زنگ میزنم. الان یه دیونه ای تو دستشویی داره جواب سوالای منو میده.
یک ماه دووم آوردم. آفرین به من.
فضای خالی دلتنگی داره؟ انگار داره.
خوشحالم و زندگی با وجود تمام به‌گایی‌ها روی خوشش رو داره نشون میده. امتحان و کوییز و تکلیف داره از روم رد میشه ولی خوبم. خوبم. واقعا. درکم از زندگی تغییر کرده یه ذره. رنگا رو سردتر می‌بینم. بوهای خوش به جای لذت‌بخش بودن بینی‌ام رو میسوزونن. در کل حس میکنم که همه دارن ادا درمیارن و کسی خود واقعیش نیست.
بسم رب الرفیقمادربزرگ نشسته بود روی مبل و جوراب هاش رو گرفته بود دستش. چشمش که به من افتاد گفت: سیدجان!  _دو سه سالی هست که دیگه حافظه ش خوب کار نمیکنه و به همین سید اکتفا میکنه_ بیا کمکم کن جورابامو پام کنم.میشینم روی زمین روبروش، پاهاش رو میزارم روی پام و جورابای مشکیش رو پاش میکنم. پاها همون پاهای کوچک و تپل قبلیه ولی ورم کرده. دیگه قادر نیست خم شه و خودش جوراب هاشو پاش کنه.هنوز جوراب دوم رو کامل نکشیدم بالا که انگار چیزی یادش میاد و خیلی جدی م
امروز ظهر که کنار مادرهای دوستای دخترم میومدیم خونه با هم حرف میزدیم همشون راجع به این حرف میزدن که چقدر مردهای بد وجود دارن یا چقدر زنهایی بودن که همسرشون بهشون خیانت میکردن اینا هم بعد از جدایی و روی پای خودشون ایستادن چقدر تونستن راحت باشن . 
منم از وقتی دوباره کارم رو ول کردم بخاطر بچه ها همون اتفاقات قبلی داره برام میوفته اینا به نظرم بخاطر اینه که هنوز یاد نگرفتم روی پای خودم بایستم هنوز یاد نگرفتم از کسی نمی تونم انتظار محبت و کمک داش
بالاخره تموم شد. زمانش انگار از پاک کردن ده کیلو آلبالو واسه مربا بیشتر طول کشید :دی. یعنی مخم داره میترکه اصلا در خودم نمیبینم دوباره بخونم اصلا هرچی شد (الکی) برم حموم بعدش بخوابم تا ساعت چهارو پنج بعد بیدار بشمو مرور کنم. شایدم نخوابم اسنرس دارم نمیدونم نه میخوابم که صبح زود بیدار بشم اینجوری بهتره. مخم نمیکشه به چیز دیگه فکر کنم از خود صبح سرم تو زبان بود. تو عمرم اینقدر زبان نخونده بودم فکر کنم. خلاصه که همین. دنیا هنوز قشنگیاشو داره. من بر
 کتاب آمار و کاربرد آن در مدیریت ۲ عادل آذر
 
دانلود فایل
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دانلود کتاب آمار و کاربرد آن در مدیریت عادل آذر جلد اول و ... - karenfilekarenfile.ir › دسته‌بندی نشده- Translate this page Mar 8, 2019 - دانلود کتاب آمار و کاربرد آن در مدیریت عادل آذر جلد اول و دوم شامل: کتاب آمار و کاربرد آن در مدیریت 1 عادل آذر کتاب آمار و کاربرد آن در مدیریت 2 عادل آذر ... دانلود کتاب آمار و کاربرد آن
سخته ساعت ها به لپ تاپ زل بزنی و بنویسی راستش می ترسم چون که با اختیار خودت یه چاقو رو تا ته توی قلبت فرو می کنی خیلی درد داره مخصوصا که من اماده نیستم نمی دونم چه طور اولین رمانم رو بنویسم و ساعت ها خودمو توی اتاق زندانی کنم  وای خدای من چه لحظات
نقس گیری یا امسال اولین رمانم رو تموم می کنم یا این که قید همه چیز رو می زنم 
می دونم هنوز دو سه خط ننوشته بهونه می یارم که دیگه ادامه ندمش و همه چیز رو می ندازم گردن شرایط 
کاش این بار واقعیت داشته باش
زندگی همیشه یه چیز عجیب داره برای رو شدن. داره که همین چندشب، شب تولدم ساعت دوازدهش از خوشحالی نمی‌دونستم چیکار کنم و ساعت سه و نیم صبحش از گریه و ناراحتی خوابم نمی‌برد. داره که وقتی امروز صبح تویِ اوجِ عصبانیت یه جمله‌‌ای که نبایدو سرِ یه نفر که دوسش داشتم فریاد زدم، تو کمتر از دو ساعت همون جمله و همونجوری از دهنِ یکی دیگه برگشت بهم. داره که من لحظه‌ی اول خشکم زد. داره که این حجم از نبودن انبار شده تویِ تمامِ وجودم. نبودنِ بقیه و نبودنِ خود
دانلود اهنگ دور هم بودن چه حالی داره / ریمیکس شاد
دور ♪ هم … بودن چه حالی داره … !! ♪♪دوتا ♪ چشمات … عجب جادویی داره … !! ♪♪دلم ♪ امشب حال … خوبیو داره … !! ♪♪مگه ♪ دنیا … بهتر ما آخه داره … !! ♪♪توی♪ این … دورهمیا دلم با توئه … !! ♪♪با ♪ دلم راه بیای … من دلم میدوئه … !! ♪♪اگه ♪ این … خوابه نذاری که بیدار بشم … !! ♪♪کم ♪ کم ممکنه … از عشق تو بیمار بشم … !! ♪♪تو ♪ بخوای حاظرم … حتی واسه تو یار بشم … !! ♪♪امشب ♪ شب … مهتابه چشا بی خوابه …
عجیبه که تا حالا از فیزیوپات و شروعش چیزی ننوشتم:)
بچه ها از ۳۰‌ شهریور رسما فیزیوپات شدم و دو بارم رفتم بیمارستان شرح حال گرفتم^__^
مریض ها تا حالا که همکاری خوبی داشتند. با یکیشونم که یه خانوم ۳۶ ساله مبتلا به لوپوس بود دوست شدم ... خیلی حالش بد بود! و جالبه ۴ تا بچه هم داشت و نوه هم داره. از روستاهای اطراف بود بنده خدا:( . اصلا ۳۶ بهش نمیومد. فکر میکردم ۴۵-۵۰ باشه. 
کورس سمیولوژی نظری هم امروز تموم شد و چند روز دیگه امتحانشو داریم:) بعدشم قلب شروع م
دیدین چطور کلی از زمستون گذشت،چطور این ترم تموم شد،دی که رفت یادم اومد چطور خودمو از کتاب خوندن عقب کشیده بودم،جز کتابای درسی دست به هیچ کتابی نزدم و راستش زیاد به خودم بابت امتحانا سختی ندادم هنوز نتیجه ی تنبلیام نیومده و نمیدونم چه کردم من هنوز امیددارم که اتفاق خوبی قراره بیوفته اما از تایمش اطلاعی ندارم،خیلی کارا انجام دادم،از دیدن ح.ه و آشنایی با م.آ و و ونوشتمشون ازم رمز نخواین من خجالت میکشم.
به زودی قراره استارت یه کتاب رو بزنم که حس
مردم کی میخوان خودشون و توانایی و صلاحیت خودشون رو باور کنن و دست از این توهین به خودشون بردارن که میگن: « از همه خانوما میخوام بهم رای بدن» یا «از همه همشهریام میخوام بهم رای بدن»؟
یعنی فکر میکنم اگه نخوایم بگیم بالا اومدن و انتخاب بعضی از این مسئولان کم برخوردار از شعور و انسانیت که به مردم توهین میکنن یا نمک به زخم میپاشن و هیچ خاصیتی هم عملا ندارن، قشنگ حاصل چنین دیدگاه  های فضایی هستن!، قطعاً اینکه هنوز چنین باورهایی در این سطح «وجود» دا
فکر میکردم زاویه دید کسانی که وارد دانشگاه شدن خیلی جذاب و کامل تره، خیلی روشنتره، خیلی ویژه تره، خیلی دوست داشتنی تر و نزدیک تر و قابل فهم تره،فکر میکردم تفاهم بیشتره ارتباط بهتره....هنوز نمیدونم ولی حس میکنم  اعتقاد آره ولی دیگه مثل قبل به این چیزا علاقه ندارم! وقتی آقایون تحصیلکرده روشنفکر رو میببنم و هم کلام میشم وحشت زده میشم! با خودم میگم از چه اقشاری وارد دانشگاه شدن، با توانایی یا فقط پول! یعنی نیستن آدم های با شعور روشن فکر ِِ زیبا سی
دوستان سلاام :)کسی هست اینجا برنامه نویسی پایتون کار کرده باشه یا کلا بلد باشه؟
میخوام بدونم چقدر کاربرد داره ؟
و اینکه به صورت خودآموز میشه مسلط شد؟
همون کتابش رو بخونی مثلا...
میدونم میتونم سرچ کنم جواب سوالهامو اما میخوام با یه تجربه واقعی صحبت کنم ؛)
یک توپ بسکتبال توى دست من تقریبا ۱۹ دلار می ارزه اما توى دست مایکل جردن تقریبا ۳۳ میلیون دلار!بستگی داره توپ توى دست کی باشه!یک عصا توى دست من می تونه سگ ها رو دور کنه اما توى دست موسی(ع) دریای بزرگ رو می شکافه!بستگی داره عصا توى دست کی باشه!دو تا ماهی و یه تکه نان توى دست من یه ساندویچ می شه اما توى دست حضرت عیسی(ع) هزاران نفر رو سیر می کنه!بستگى داره روزى شما دست کى باشه!همانطور که می بینید ، بستگی داره هرچیزى ، توى دست کی باشه!پس ، دلواپسی هایت ،
 
کاربرد GIS در صنعت نفت و گاز | - مهندسین مشاور جهان نقشه پرداز
کاربرد GIS در صنعت نفت و گاز. علوم جغرافیایی و نقشه‌برداری از معدود رشته‌های علمی می‌باشد که تمامی انسان‌ها را در قلمرو خود جای می‌دهد زیرا که همه به نوعی علاقه‌مند به ...
کاربرد GIS در صنعت نفت،گاز و پتروشیمی 
صد درصد از تمام حمل و نقل مربوط به حوزه نفت و گاز می باشد.بیش از یک دهه است که کشورهای پیشرفته از تکنولوژی GIS در صنعت نفت،گاز و پتروشیمی استفاده می ...
کاربـرد GIS در صـــنع
بدون اینکه به پشت سرم نگاه کنم دارم به جلو حرکت میکنم ،حرکتی که هنوز شامل تلاشی نمیشه....
الان که دارم این پستو مینویسم همش یه تصویر تو ذهنم میاد ،یه صورت ،صورتی که برام آشنا نیست، احساس میکنم اون صورت تو کل سرم مثل یه عکس متحرکه..
مثل کسی می مونه که انگار داره فرار میکنه ولی همش داره پشت سرشو نگاه میکنه و دقیقا حالت صورتش و ترسش برای نگاه کردن به پشت سرش جلوی چشم من میاد ...
چرا داره فرار میکنه ؟؟؟
چرا این تصویر تو ذهنم قرار میگیره،اونم دقیقا بعد
اگرچه دل به کسی داد،جان ماست هنوز           به جان او که دلم بر سرِ وفاست هنوز
ندانم از پی چندین جفا که با من کرد                  نشان مهر وی اندر دلم چراست هنوز؟
به راز گفتم با دل،ز خاطرش بگذار                            جواب داد فلانی ازان ماست هنوز
چو مرده باشم اگر بگذرد به خاک لحد                به بانگ نعره برآید که جان ماست هنوز
عداوت از طرف آن شکسته پیمانست                  وگرنه از طرف ما همان صفاست هنوز
بتا تو روی ز من برمتاب و دستم گیر             
این شبا تو یادت نره.. چیِ میشهـ تهـِ این زندگی ؟  دخترمو از رو تخت بلند کردم دستاشو بوسیدم 
و بردمش زیـر دوش. ولی هنوز اشک میریزه هنوز بغـض داره .. داغونهـ اوضاش :') دخترم دردش یکی دوتا نیست که؛ زیاد بهش قول دادم کهـ اینجوری نمیشه دیگه ولی .. شد .. خاستم دنیاشو بسـازم خاستم خوشحال ببینمش :') نشد . چرا؟ آخهـ همه ی آیندشو همه هدف هاشو با توجه ب عشق ش ساختمـ! عشقـ.ی که واسش اهمیت نداشت دخترشو خوشحال ببینه یا با دستاش خوردش کنه :') بازم این دُ
اخه اینکه جلبک قرمز فیکوبیلین داره یا کربوهیدرات ذخیره ای فلوریدین داره یا حتی دیواره گالاکتان سولفاته و ترکیبات موسیلاژی داره و اینکه cyanidium به سنگ می چسبه به هیچ دردی نمی خوره و در میتونم بگم اگه اشتباه گفتم خونم مباحتون که در هیچ یک از لحضات زندگیم اینا به درد نمی خوره 
اینجا داره برف می باره؛ از اون برف های رویایی و انیمیشنی :)انگار کن فرشته ها اون بالا داشتن با بالشتا بازی می کردن و رو سر و تن همدیگه می کوبوندن و حالا ترکیده و داره رو سرمون پَـــر می باره ^_^
پــَر...پـــَــــر... پــَــــــــــــــــــر می باره... :)
+ محض تصور دونه های خیلی درشت برف.
دیروز یه ویدیو می دیدم میگفت ترشح کورتیزول در طی روز نوسان داره و بعضیا معتقدن ریتم روزانه شبانه‌ی بدن رو تنظیم میکنه. ( در کنار متعدد نقش‌های دیگه‌ای که داره ). بالاترین میزان کورتیزول در خون بین ساعت ۴ تا ۶ صبحه، بخاطر همین توصیه میشه صبح‌ها این ساعت بیدار بشین و ورزش کنین.
یادم بمونه که یکی از فوائد زود بیدار شدن اینه.
و این متنو میخوندم. میگفت سال نو که میشه همه میان موفقیتاشونو میشمرن، ولی خوبه به شکست‌هامون هم نگاهی بندازیم و واقع‌بی
اینکه داره میره تو چهار سال که از عرفان خبری نیست ، داره بیش از حد ازارم میده ، عرفان کیه ؟ 
عرفان همونیه که اسمش پایین همه ی قالب های بیانه ...
همونی‌ که تمام این قالب های خفن و طراحی کرده و هنوز که هنوزه اسمش برامون‌ مونده ... عرفانی که هنوز اسمش تو قلب خیلی از ماهایی که از چهار پنج سال پیش مینوشتیم و باهاش هم کلام بودیم مونده ، عرفانی که کاش خبر میداد ، کاش خبر میداد ... یکی اومدو گفت ، تو این دوره ی نبود‌ اینترنت خیلی از قدیمیا برگشتن ...
یهو ب
  این افزونه که بهش  DPPP هم گفته میشه، یکی از افزونه های افزایش سرعت وردپرس هست که کاربرد بالایی داره. 
 
نحوه عملکرد این پلاگین نسبت به بقیه افزونه ها کمی متفاوته. چطور؟
 
وقتی که شما افزونه‌ای مثل پلاگین فرم ساز رو روی سایت نصب میکنین و به کمک اون چند فرم در صفحه درباره ما، تماس با ما و صفحات لندینگ پیج سایت میسازین، تصور میکنین که کدهای این افزونه صرفا توی همین صفحات وب سایت مورد استفاده قرار میگیرن، اما اینطور نیست! 
 
کدهای CSS و JS این پلاگ
با سلام خدمت دوستان عزیز امروز میخوام بهتون کانال بسیار عالی که خودم بیشتر فعالیتم رو اونجا میکنم به شما معرفی کنم این کانال در زمینه کرک اکانت کرک وی پی اس اموزش کرک کزدن اکانت های مختلف و .... کاربرد داره و کانال بلک کرکر بهترین کانال در زمینه هک و کرک و سرور کرکی و کانفینگ های متفاوت اوپن بولت 
 
 
https://t.me/EL_Acodemy
معرفی سایت GTmetrix و افزایش سرعت سایت
در این مقاله شما آموزش سایت جی تی متریکس را بصورت کامل مطالعه خواهید کرد. معرفی سایت GTMetrix و کاربرد سایت GTMetrix در افزایش سرعت سایت را خواهیم گفت. در ادامه نیز به نحوه رفع خطای سایت GTMetrix اشاره می‌کنیم. زمانیکه در گوگل، سایت GTMetrix را جستجو می‌کنیم اغلب جستجوها مربوط به سایت GTMetrix چیست است. این یعنی خیلی از ما هنوز نمی‌دانیم که سایت GTMetrix چیست و کاربرد سایت GTMetrix در کجاست. به همین دلیل ما در تیم پشتیبانی و تولید محت
معرفی سایت GTmetrix و افزایش سرعت سایت
در این مقاله شما آموزش سایت جی تی متریکس را بصورت کامل مطالعه خواهید کرد. معرفی سایت GTMetrix و کاربرد سایت GTMetrix در افزایش سرعت سایت را خواهیم گفت. در ادامه نیز به نحوه رفع خطای سایت GTMetrix اشاره می‌کنیم. زمانیکه در گوگل، سایت GTMetrix را جستجو می‌کنیم اغلب جستجوها مربوط به سایت GTMetrix چیست است. این یعنی خیلی از ما هنوز نمی‌دانیم که سایت GTMetrix چیست و کاربرد سایت GTMetrix در کجاست. به همین دلیل ما در تیم پشتیبانی و تولید محت
راستش به طرز عجیبی حالم داره از همه چیز بهم می خوره. احساس می کنم هر کسی میاد سمتم می خواد یه باری در بیاره که من واقعا دیگه تحملش رو ندارم. به همین خاطره که انگار آدمای معمولی اطرافم دارن کم کم برام بی اهمیت میشن. با این حال هنوز می تونند روم تاثیر بذارن. اعصابم رو خورد کنند، غمگینم کنند یا... نمی دونم!
حتی اینقر از این و اون راجع به خودم انتقاد شنیدم که دیگه حوصله دفاع از خودم رو هم ندارم.
کاش یکی تو زندگیم داشتم که دغدغه اصلیش نوشتن بود؛ که بتون
کار آفرینی، استارتاپ، ایده نو، مسیر موفقیت در بازار، ویدئوی ۴ توصیه انگیزشی بیل گیتس و بلا و بلا و بلا برای من موضوعات سرگرم‌کننده‌ای هستن. بارها و بارها سر از این جور جاها در آوردم و چشم باز کردم از خودم پرسیدم چرا. آدم آن جور فضاها بودن نیاز به یک سری مؤلفه‌های شخصیتی داره که به کمک مطالعات شخصی فهمیدم بعضی از آن‌ها را ندارم و به لطف سرمایه‌گذاری کردن روی خودم حالا می‌دانم دوست هم ندارم آن مولفه را لزوما داشته باشم. هنوز دارم یاد می‌گ
یه بیماری هم هست که صبح کله سحر بیدار میشی تا دو ساعت کار نمیکنی :/ حکایت من شیش اینطورا بیدار شدم هنوز شروع نکردم انگار ادم منتظره لود بشه. 
میبینی چه دختر خوبی شدم صبحای زود بیدار میشم؟ مثل آدم حسابیا ^______^ خودم خیلی با خودم کیف میکنم که سحر خیز شدم.
آدم که صبح زود بیدار میشه هیجان شروع کردنو داره انگار بهش یه فرصت جدید داده باشن. من عاشق این حسم.
همین دیگه مغزم هنوز در حال لود شدنو بالا اومدنه. ساعت هفتونیم میرم سر کارم. 
بسم الله مهربون :)
 
گاهی اوقات مثل الان که از حجم و سنگینی درس ها خسته میشم فکر میکنم واقعا ارزشش رو داره؟ ارزش داره که من بهترین سال های عمرم رو که میتونسته م کلی کارای هیجان انگیز و قشنگ دیگه که دوست داشتم انجام بدم، بشینم پشت میز و هی بیماری و تشخیص و درمان بخونم؟ از تابستون پارسال تا الان من استراحت نداشتم. حق میدم به خودم انقدر کلافه و خسته بشم. تازه هنوز استاجر هم نشدم وضعیت اینه! بقیه ش چیه دیگه؟ از طرفی هم اگه سرسری بخونم و یاد نگیرم احس
یا من وسعت کل شیء رحمته
 
تمایل شدیدی به هیچ کار نکردن دارم. و به مورد سوال قرار نگرفتن بیشتر از هیچ کار نکردن تمایل دارم.
فلانی کجاست؟ اون یکی چرا تو کلاس ها شرکت نمیکنه؟ فردا برای خونه فلانی چی بخریم؟ بریم خونه یک نفر که دعوتمون کرده؟ یک عکس از فلان چیز بفرست؟ گاز رو پاک کردی؟ درس ها رو رسیدی؟ کسی و میشناسی تعبیر خواب بدونه؟
 
دلم میخواد آفلاین شم و جواب هیچ کس رو ندم. خویشاوندان نسبی و خویشاوندان سببی
زنگ هم جواب ندم.
اصلا یه چند روزی بزنم تن
دیشب خواب دیدم دارم با مریم ت صحبت می کنم و میگه با ملعون قرار داره و....
یه جوری احساس کردم آنچه بر سر من اومدده داره بر سر اون هم میاد ولی اون با زیرکی داره ملعون رو دست به سر می کنه...
خیلی دلم می خواست تو خواب بهش هشدا بد و بگم بی خیال بشه ولی دیگه بیدار شدم...
از اونجا که سر نرگسی هم خوابم درست بود و خواب دیدم خونه ملعونه و نهایتا هم همین شد پس!احتمال میدم که خبری در راه باشه...
مردک هوسباز کثیف..........
خدایا چرا نابودش نمی کنی.؟؟فقط روز به روز داره پ
شاگرد اول کلاس تخصصی دوره هنرستانم بودم. اما یه فاصله زیادی رو با معلمم حس میکردم. فاصله ای که دیگران باهاش نداشتن. راحتی که دیگران باهاش داشتن.
اونم با معلمی که از همه معلم هام برام عزیز تر بود.
اواخر سال بود فهمیدم رقیب درسیم باهاش خارج از مدرسه در ارتباطه. (اون موقع ایمیل خیلی رو بورس بود) ایمیلی با هم ارتباط دارن و معلممون خیلی باهاش گپ میزنه و دوسش داره.
حس بدی داشتم. هنوز هم دارم.
هنوز هم اصلاح نشدم.
 
یه معتاد به کارم که فقط کار میکنم. کاری
الفرد ی پسر دبیرستانی مغروره که القصه خجالتی هم هست در بعضی مواقع موهای فر و مشکی داره و اصلا برای همینه که بهش میگن الفرد (؟) ، پوست برنزه ای داره و رنگ چشم هاش هم تقریبا قهوه ای هستن اما از دور احتمالا شما سیاه تشخیصشون بدین ، لبش به نسبت صورتش بزرگه اما نه اونقد که توی ذوق بزنه !
یه عینک میزنه که غالباً کثیفه ، کثیف که چه عرض کنم ، چرک از سر و روش می‌باره و از اونجا که الفرد کوسه هست با این که دیگه کف کرده اما هنور ریش نداره و اون هایی هم که داره
بسم الله مهربون :)
دلم میخواد استاد پاتولوژی کنارم باشه، بگیرم بکشمش رو آسفالت بلکه کمی دلم خنک شه. آخه بی انصاف مگه زبان اصلی درس میدی که زبان اصلی امتحان میگیری؟ خب من زبانم خیلی قوی نیست، بلدم ولی نمیتونم جواب بدم ~_~
یه کیسی داده بود گفته بود یه خانوم جوونه که سابقه درمان با کورتون داره، حالا مفصلش ورم کرده، قرمز شده، درد داره، در همه ی جهات حرکتش محدوده، نمیتونه تکونش بده، تب هم داره! تشخیص و اقدامتون چیه؟
اولش فکر کردم نقرس داره، بعد فکر
بالاخره لوگو درست شد اگر نظر و یا پیشنهادی دارید با من(مدیریت‌گیم‌پلی‌برتر) در میان بگذارید‌. ممنون از همراهان گرامی‌. البته هنوز هدر سایت کمی مشکل داره چه در ویو موبایل و چه در کامپیوتر اگر برنامه‌نویسی تحت وب می‌دانید لطفا کمک کنید‌.
با ح حرف زدم و الان به شدت آرومم. قرار شد این بچه من رو از بلاک در بیاره و من فقط سکوت کنم. قرار شد اومد تهران هم رو ببینیم. و دیدمش و چهره‌ی از اشک پف کرده‌ی من رو دید و باز به من مایل شد .. خوشحالم بالاخره یکبار پافشاری‌ام جواب داد و او هنوز دوستم داره و می‌تونم دلم رو بهش خوش کنم. خوشحالم و آروم. 
یه مدتیه که مغزم گزینشی عمل می‌کنه تویِ به یاد آوردن و به خاطر سپردن افراد و اتفاقات و این عجیبه وقتی که صبح یه چیزی می‌شنوم که عمیقا ناراحتم می‌کنه ولی تا یک ساعت بعدش حتی مضمون اون جمله رو هم یادم نمیاد، در حالی‌که هنوز ناراحتی‌شو حس می‌کنم. مغزم گزینشی عمل می‌کنه و من می‌ترسم. می‌ترسم که لا به لای این گزینشا، خودمو فراموش کنه و کم کم جا بذاره منو بین چیزایی که نمی‌خواستن منو یا من نمی‌خواستمشون. مثل اون چیزی که نوشته بود که فرد موقع ش
اگه خدا گذاشته تو رو توی یه سختی که، داری هِی دو دوتا چارتا می کنی !! که راه در رو ازش پیدا کنی .. اما پیدا نمیشه .. 
 
حکمتی داره که هنوز نگرفتی .. 
بی خیال اون سختی شو
 
یه چیز دیگه که هست رو سعی کن ببینی ..
اینا کُدهایی هستن که بهت می دن، بتونی راه رو پیدا کنی .. 
 
خدایا یادم بده که همه چی دست خودته .. همه چی 
 
 
کانکس ها کاربرد های مختلفی دارند. کانکس فروشگاهی یکی از انواع کانکس های موجود در بازار است. کانکس های فروشگاهی سازه های پیش ساخته ای هستند که محل مناسبی جهت فروش کالا به شمار می روند.
 از این کانکس ها در کاربرد های فست فود، میوه و تره بار، کافی شاپ و مغازه های خرده فروشی کوچک و … می توان استفاده نمود. کانکس های فروشگاهی در مواردی کاربرد دارند که نیاز به قابلیت نقل مکان وجود دارد. جا به جایی و نقل مکان یکی از ویژگی های بارز کانکس های فروشگاهی
کاربرد ابریشم در فرش دستباف 
ابریشم الیافی پروتئینی و حیوانی است که از پیله کرم ابریشم تهیه میشود. کرم ابریشم بر روی درخت توت رشد و تولید مثل میکند. طرز تهیه ابریشم برای نخستین بار در چین و توسط شاهزاده ای کشف شد که تا سالیان درازی در انحصار چینیان بود اما با هوش و ذکاوت دو کشیش این  راز برملا شد و تولید ابریشم از انحصار چین بیرون آمد اما نکته قابل توجه این است که هنوز بهترین و بزرگ ترین تولیدکننده ابریشم کشور چین است کاری که ما در فرش دستباف
با آب و تاب تعریف میکنه که مامان، بچه رئیس مواد سِرّی شو گذاشته بود زیر بالشتش که تیمتمپلتون نبیندش بعد تیمتمپلتون قایمکی از زیر بالشتش برش داشت بعد گذاشتتش تو کیف ننجونش.بعد ننجونش رفت اونجایی که مادربزرگا میرن اونجا نوشیدنی میخورن! بعد اونجا شعرِ (با ریتم میخونه):اینقدر نگو مریضم من دارم اشک میریزم رو براشون گذاشت و...این تعریف ها ادامه داره.(سرلیست کارتونای مورد علاقه شون بچه رییس و باب اسفنجیه).ولی اینقد خوشمزه میگه که آدم خسته نمیشه.
ام
ساعت ۰۲:۰۲ دقیقس
خونه بابام خیلی همه چیز فرق داره.نمیتونم توی اتاقم سیگار بکشم.باید برای هر نخی که میخوام بکشم برم روی تراس که این خودش خیلی کار سختیه.
الان تصمیم گرفتم دیگه نکشم.حداقل فعلا
با دوتا قهوه ای که امروز خوردم فکر نکنم بخوابم.
بهترین وقته برای خوندن.میخوام ادامه گرسنه رو بخونم،کنوت هامسون
کتاب خیلی جذابیه
از وقتی ریشامو زدم انگار عادتام فرق کرده.وقتی به صورتم دست میزنم به پوستم برخورد میکنم.پوست چندشی که انگار میخواد توی دستام آب
با احتساب امروز که هنوز شروع نشده برام، چهار روزه دارم گریه میکنم و نمی‌دونم چیکار میشه کرد. با تمام وجود می‌خوایم یه کاری بکنیم ولی ذهنمون خالیه. ما که قراره بمیریم میخوایم باارزش بمیریم. این استیصال داره خفه‌امون می‌کنه.
  توزیع عایق قیری در تهران و کرج: قیر ماده‌ای است سیاه رنگ و خمیری  شکل که در عایقکاری  رطوبت  و ساخت آسفالت  کاربرد دارد. قیر انواع گوناگونی دارد که هر یک از انواع آن، دارای کاربرد خاصی است. قیر از مشتقات نفت است.قیر ماده‌ای هیدروکربنی  است به رنگ سیاه تا قهوه‌ای تیره که در سولفید کربن  و تتراکلرید کربن کاملاً حل می‌شود. قیر در دمای محیط، جامد  است. اما با افزایش دما، به حالت خمیری درمی‌آید و پس از آن مایع  می‌شود. کاربرد مهم قیر به علت وج
خیلی خیلی دوست دارم کتاب بخونم... نه تینکه بشبنم یه کتاب بزارم جلوم و بخونم... یه لیست داشته باشم... ۴ تا ۴ تا از کنابخونه بگیرم... شب ها تا دیر وقت بخونم... صبحها زود بلند شم... توی طول روز دل بی قرار باشم برم سروقت کتابا... بعد که تموم شد دلم بگیره... مثل درد سیاوش... یا بزرگ بشم مثل فریدون سه پسر داشت... یادبگیرم مثل سووشون... نقطه ی عطف بشه برم مثل گفت و گو با مرگ... لذت رو یاد بگیرم مثل زوربای یونانی... درد رو بفهمم مثل مسیح باز مصلوب... و ازش هزار بار لمیرم...
دوره روان شناسی من هم کم کم تموم شد
جلساتم کمتر شده و نسبت به گذشته خودم خیلی بهتر شدم
حتی نسبت به اطرافیانم...
البته هنوز جای کار دارم اما خب میتونم بگم سلامت روانی هم مهمه همونطور که سلامت جسمی مهمه
هنوز هم غمگین میشم. هنوز هم نسبت به خودم اعتماد به نفس ندارم. هنوز هم حس تنهایی گلومو چنگ میندازه ولی باهاشون کنار اومدم...
...............................................
بچه ها شده بی حوصله باشید؟ به همه چیز؟ حتی خودتون؟
شده سرد بشید؟
 
متن ترانه حمید علائی به نام دوست داره

 
دوست دارهوقتی نیستی دل من از غصه داغونهوقتی هستی و میخندی میشم دیوونهتو خودت خوب میدونی جونم به تو بستسداره باورم میشه دل به تو وابستسدوست داره میدونی این قلب دیوونههمین قلبی که بدون تو نمیتونهدوست دارهدوست دارهوقتی دوری ازم دنیا یه زندونهغصه ها میان سراغ من دیوونهمیدونم اگه نباشی کار دل زارهبعد تو چشمای من از غصه می باره.
 
منبع : سایت نکست وان موزیک
 
 
اتفاقی توی زیرنویس یک فیلمی که دیروز داشتم می‌دیدم بهش برخوردم. اونقدر برام عجیب بود که فیلم رو نگه داشتم و فقط 5 دقیقه بهش خیره شدم. بعد هم توی دفترم یادداشتش کردم و هنوز همینطور توی ذهنم چرخ می‌خوره. به انتهای جمله‌اش این رو اضافه کرده بود:
... غیر قابل از دست دادن. 
سلام
 امروز اولین روزیه که از وبلاگ قبلی م داخل یه سایت دیگه به اینجا اومدم و در قدم اول از این همه امکاناتی که بلاگ ای ار داره واقعا شگفت زده شدم.
بلاگ قبلی مو البته باک نکردم هنوز.
 بزار باشه چیکار به من داره والا
خلاصه خیلی خوشحالم میتونم اینجا بنویسم و تجربیات و نظرات و وقایع زندگی مو باهاتون به اشتراک بزارم و همینطور بست های شما رو بخونم 
ارادتمند.مهدی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

All Kpop بنیامین ابراهیمی